1 . وضوح
[اسم]

l'évidence

/evidɑ̃s/
قابل شمارش مونث

1 وضوح قطعیت

  • 1.L'évidence de cette preuve ne me saute pas aux yeux.
    1. قطعیت این مدرک به چشمم نمی‌آید [برایم مشخص نیست].
  • 2.Vous êtes venu uniquement pour raconter des évidences comme celles-là ?
    2. شما صرفا برای تعریف واضحاتی مانند اینها آمده‌اید؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان