خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرده (نمایش)
2 . عمل
[اسم]
l'acte
/akt/
قابل شمارش
مذکر
1
پرده (نمایش)
1.C'est une œuvre en cinq actes.
1. این اثر (نمایشی) در 5 پرده است.
2.Cette pièce de théâtre se compose de quatre actes.
2. این نمایشنامه تئاتر از 4 پرده تشکیل شده است.
2
عمل
کار
1.Nous sommes tous responsables de nos actes.
1. ما همه مسئول اعمالمان هستیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
acrylique
acronyme
acrobatie
acrobate
acre
acte d'accusation
acte de naissance
acte notarié
acteur
acteur-clé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان