خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افغانی
2 . (مربوط به) افغانستان
[اسم]
l'Afghan
/afgɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
افغانی
(فرد) اهل افغانستان
1.Ma sœur a épousé un Afghan.
1. خواهرم با یک افغانی ازدواج کرده است.
[صفت]
afghan
/afgɑ̃/
غیرقابل مقایسه
2
(مربوط به) افغانستان
افغانی
1.Connaissez-vous la culture afghane ?
1. شما با فرهنگ افغانستان آشنا هستید؟
تصاویر
کلمات نزدیک
affûté
affûter
affût
affubler
affréteur
afghanistan
afin
afin de
afp
africain
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان