خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مامور پلیس
[اسم]
l'agent de police
/aʒˈɑ̃ də- pɔlˈis/
قابل شمارش
مذکر
1
مامور پلیس
1.L'agent de police qui a été suspendu de ses fonctions
1. مامور پلیسی که از کارش تعلیق شده است
تصاویر
کلمات نزدیک
agent de nettoyage
agent de la circulation
agent de change
agent
agenouillé
agent de voyage
agent immobilier
agglomération
agglomérer
aggloméré
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان