1 . کارمند آژانس مسافرتی
[اسم]

l'agent de voyage

/aʒɑ̃ də vwajaʒ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: agents de voyage]

1 کارمند آژانس مسافرتی

  • 1.Je vais appeler un agent de voyage.
    1. من با یک کارمند آژانس مسافرتی تماس خواهم گرفت.
  • 2.L'agent de voyage m'a expliqué l'itinéraire.
    2. کارمند آژانس مسافرتی مسیر مسافرت را برایم شرح داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان