1 . کمک کردن 2 . کمک گرفتن
[فعل]

aider

/ede/
فعل گذرا
[گذشته کامل: aidé] [حالت وصفی: aidant] [فعل کمکی: avoir ]

1 کمک کردن یاری دادن

  • 1.Mon mari m'a aidé dans mes travaux.
    1. شوهرم در کارهایم به من کمک کرد.
  • 2.Nos soldats aident à préserver la sécurité dans cette région.
    2. سربازانمان به حفظ امنیت در این منطقه کمک می کنند.

2 کمک گرفتن به کار بردن (s'aider)

  • 1.Il s’aide de la rampe pour monter l’escalier.
    1. او برای بالا رفتن از پله‌ها از نرده کمک می‌گیرد.
  • 2.Pour marcher, elle s'aide de deux cannes.
    2. برای راه رفتن، او از 2 پا کمک می‌گیرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان