خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . الکلی
2 . مست
[صفت]
alcoolisé
/alkɔlize/
قابل مقایسه
1
الکلی
الکل (به آن) اضافه شده، الکلدار شده
1.Les boissons alcoolisées sont interdites ici.
1. نوشیدنیهای الکلی اینجا ممنوع هستند.
2
مست
تصاویر
کلمات نزدیک
alcoolisme
alcoolique
alcool
alchimie
albâtre
alcoolémie
alcootest
alcôve
alena
alentours
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان