خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متناوب
2 . پیاپی
3 . نامرسوم
4 . جایگزین
[صفت]
alternatif
/altɛʀnatif/
قابل مقایسه
[حالت مونث: alternative]
[جمع مونث: alternatives]
[جمع مذکر: alternatifs]
1
متناوب
تناوبی
مترادف و متضاد
successif
1.Présidence alternative
1. ریاست جمهوری تناوبی
2
پیاپی
متوالی
1.Courant alternatif, dont l'intensité varie selon une sinusoïde
1. شدت جریانی پیاپی که سینوسی تغییر میکند.
3
نامرسوم
غیر معمول
1.Il y a une solution alternative.
1. این یک راه حل غیر معمول است.
4
جایگزین
1.On cherche des sources d'énergie alternatives.
1. ما به دنبال منابع انرژی جایگزین هستیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
alternateur
alternance
alsacien
alsace
alpiniste
alternative
alterner
altesse
altier
altitude
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان