1 . سرگرم شدن
[فعل]

s'amuser

/amyze/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: amusé] [حالت وصفی: amusant] [فعل کمکی: être ]

1 سرگرم شدن خود را سرگرم کردن، تفریح کردن

مترادف و متضاد délasser distraire divertir abuser duper
  • 1.Elle aime amuser ses invités.
    1. او دوست دارد مهمانانش را سرگرم کند.
  • 2.Les enfants aiment courir et s'amuser.
    2. بچه‌ها دوست دارند بدوند و سرگرم شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان