1 . فسخ کردن
[فعل]

annuler

/anyle/
فعل گذرا
[گذشته کامل: annulé] [حالت وصفی: annulant] [فعل کمکی: avoir ]

1 فسخ کردن لغو کردن

  • 1.Le Tribunal annule ce mariage.
    1. دادگاه این ازدواج را فسخ می‌کند.
  • 2.Nous devons annuler la fête à cause du mauvais temps.
    2. ما به دلیل آب و هوای بد، باید جشن را لغو کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان