خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زودتر از موقع انجام دادن
[فعل]
anticiper
/ɑ̃tisipe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: anticipé]
[حالت وصفی: anticipant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
زودتر از موقع انجام دادن
1.Le terme n’était pas échu, il a anticipé le paiement.
1. زمان [مهلت] سر نرسیده بود، او زودتر از موقع پرداخت را انجام داد.
2.Les bonnes secrétaires anticipent les demandes des patrons.
2. منشیهای مجرب درخواست رئیسها را زودتر از موقع انجام میدهند.
تصاویر
کلمات نزدیک
anticipation
antichoc
antichambre
antibruit
antibrouillard
anticipé
anticonformiste
anticorps
antidater
antidopage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان