خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آرامبخش
[صفت]
apaisant
/apɛzɑ̃/
قابل مقایسه
1
آرامبخش
آرامکننده، تسکیندهنده
1.Cette crème est très apaisante pour les brûlures.
1. این کرم برای سوختگیها خیلی تسکیندهنده است.
2.La mer a un effet apaisant.
2. دریا اثری آرامبخش دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
août
aorte
anémone
anémique
anémier
apaiser
apanage
aparté
apathie
apathique
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان