خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ترسیده
[صفت]
apeuré
/apœʀe/
قابل مقایسه
1
ترسیده
هراسان، وحشتزده
1.Dans la lumière des phares, le lapin apeuré restait immobile.
1. در نور چراغ (اتومبیل)، خرگوش وحشتزده بی حرکت مانده بود.
2.Tu est un petit garçon apeuré.
2. تو یک پسر کوچک هراسان هستی.
تصاویر
کلمات نزدیک
apesanteur
aperçu
apercevoir
apec
apatride
aphone
aphte
apiculteur
apiculture
apitoiement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان