خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آبرنگ
[اسم]
l'aquarelle
/akwaʀɛl/
قابل شمارش
مونث
[جمع: aquarelles]
1
آبرنگ
نقاشی آبرنگ
1.Il peint souvent à l'aquarelle.
1. تو اغلب با آبرنگ نقاشی می کند.
2.L'aquarelle est plus facile que la peinture à l'huile.
2. نقاشی آبرنگ راحتتر از نقاشی رنگ روغن است.
تصاویر
کلمات نزدیک
aquagym
apôtre
apéritif
aptitude
apte
aquarium
aquatique
aqueduc
aquilin
aquitain
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان