1 . بایگانی 2 . اوراق
[اسم]

les archives

/aʁʃˈiv/
قابل شمارش جمع مونث

1 بایگانی آرشیو

archives d'un journal/travailler aux archives
آرشیو یک مجله/در بایگانی کار کردن
  • 1. Il travaille aux archives.
    1. او در بخش بایگانی کار می‌کند.
  • 2. Le rédacteur va aux archives d'un journal.
    2. ویراستار به آرشیو مجله می‌رود.

2 اوراق اسناد، سوابق

مترادف و متضاد document
archives publiques/nationales...
اوراق عمومی/ملی...
  • 1. Il consulte les archives nationales avant d'écrire un roman historique.
    1. پیش از نوشتن یک رمان تاریخی، به اوراق ملی مراجعه می‌کند.
  • 2. Qui peut consulter les archives municipales ?
    2. چه کسی می‌تواند به اوراق شهری مراجعه کند؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان