خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (عمل) اسپری کردن
[اسم]
aspersion
قابل شمارش
مونث
1
(عمل) اسپری کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
aspergé
asepsie
ascétique
ascensionnelle
aréopage
asphalter
asphalté
asphodèle
asphyxié
aspic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان