1 . جذب 2 . (عمل) درک کردن 3 . همگون‌سازی
[اسم]

l'assimilation

/asimilasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 جذب

2 (عمل) درک کردن فهمیدن

3 همگون‌سازی همگونی

  • 1.Assimilation culturelle.
    1. همگون‌سازی فرهنگی.
  • 2.Cette région a réussi l'assimilation des nouveaux arrivants.
    2. این ناحیه در همگون‌سازی تازه رسیده‌ها موفق شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان