1 . در جریان
[عبارت]

au courant

/o kuʁɑ̃/

1 در جریان با خبر

  • 1.Il était au courant avant les élections.
    1. او قبل از انتخابات در جریان [باخبر] بود.
  • 2.Il m'a mis au courant.
    2. او مرا در جریان گذاشت.
  • 3.Je lis le journal pour me tenir au courant de l'actualité.
    3. من برای در جریان اخبار قرار گرفتنم روزنامه می‌خوانم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان