خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سپیدهدم
[قید]
au petit jour
غیرقابل مقایسه
1
سپیدهدم
سحرگاه، دم صبح
1.Robert aime voir le lever su soleil au petit jour.
1. رابرت عاشق دیدن طلوع آفتاب در سحرگاه است.
تصاویر
کلمات نزدیک
du fait de
aller au fait
en fait de
tu parles
non invité
voir le jour
du jour au lendemain
bien joué
une fois
de rien
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان