خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مسافرخانه
[اسم]
l'auberge
/obɛʀʒ/
قابل شمارش
مونث
1
مسافرخانه
مهمانخانه
1.Il y a beaucoup d'auberges sur la route.
1. مسافرخانههای زیادی در جاده وجود دارد.
2.On passera la nuit dans une auberge.
2. ما شب را در یک مهمانخانه خواهیم گذراند.
تصاویر
کلمات نزدیک
aube
aubaine
aubade
au-devant
au-dessus
auberge de jeunesse
aubergine
aubergiste
aubépine
aucun
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان