خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اصل
2 . رسمی
3 . معتبر
[صفت]
authentique
/otɑ̃tik/
قابل مقایسه
[حالت مونث: authentique]
[مذکر قبل از حرف صدادار: authentique]
[جمع مونث: authentiques]
[جمع مذکر: authentiques]
1
اصل
واقعی
1.C'est une authentique pièce en or.
1. این یک سکه طلای اصل است.
2.Mon histoire est authentique ; je ne l'ai pas inventée.
2. داستان من واقعی است، من آن را از خودم درنیاوردهام [اختراع نکردهام].
2
رسمی
قانونی
3
معتبر
موثق
تصاویر
کلمات نزدیک
authentifier
authenticité
auteur-compositeur
auteur
autel
autisme
autiste
auto
auto-radio
auto-stop
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان