خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افتادن دوزاری
[عبارت]
avoir le déclic
/avwaʁ lə deklik/
1
افتادن دوزاری
همه چیز را فهمیدن
1.Quand j'ai vu tous ces SDF un soir de pluie, c'est là que j'ai eu le déclic et que j'ai décidé de créer mon association.
1. هنگامی که یک شب بارانی تمام این بیخانمانها را دیدم، اینجا بود که دوزاریام افتاد و تصمیم گرفتم موسسه خودم را بنا کنم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحتاللفظی این عبارت "داشتن (صدای) تیلیک [تق]" است و کنایه از "افتادن دوزاری" یا "همه چیز را فهمیدن" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
avoir le cœur sur la main
avoir le coup de blues
avoir le coup de bambou
avoir le cerveau en ébullition
avoir le cafard
avoir le feu au derrière
avoir le feu sacré
avoir le mal du pays
avoir le moral dans les chaussettes
avoir le moral à zéro
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان