خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برزنت
[اسم]
la bâche
/bɑʃ/
قابل شمارش
مونث
1
برزنت
1.Elle a protégé son bois avec une bâche.
1. او با یک برزنت از چوبش محافظت کرد.
2.Une bâche protège la cargaison de la pluie.
2. یک برزنت از محموله در برابر باران حفاظت میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
bâbord
byte
buée
buveur
buvette
bâcher
bâcler
bâiller
bâillon
bâle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان