خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوغ آب
[اسم]
le babeurre
/babœʁ/
قابل شمارش
مذکر
1
دوغ آب
پس آب کره
1.Le cuisinier a utilisé du babeurre pour faire des pancakes.
1. آشپز برای درست کردن پنکیک از دوغ آب استفاده کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
baba
b
aïeux
aïeul
aïe
babillage
babiller
babines
babiole
babouche
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان