خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راهزن
2 . تبهکار
[اسم]
le bandit
/bɑ̃di/
قابل شمارش
مذکر
1
راهزن
دزد مسلح، سارق
1.La police a arrêté un bandit pour un vol.
1. پلیس یک سارق را برای دزدی دستگیر کرده است.
2.Les bandits attaquaient les diligences.
2. راهزنها به دلیجانها حمله میکردند.
2
تبهکار
گانگستر
تصاویر
کلمات نزدیک
banderole
bander
bandelette
bandeau de publicité
bandeau
banditisme
bandoulière
bandé
bang
bangladais
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان