خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میخانهدار
[اسم]
le barman
/baʀman/
قابل شمارش
مذکر
1
میخانهدار
پیشخدمت بار
1.Le barman a servi une pinte de bière à son client.
1. پیشخدمت بار یک پاینت (پیمانه ی آبگونه ها برابر با نصف quart یا 16 اونس یا 0/473 لیتر در امریکا) آبجو برای مشتریاش سرو کرد [ریخت].
2.Le barman et les garçons de café.
2. میخانه دار و پیشخدمتهای کافه.
تصاویر
کلمات نزدیک
barmaid
bariolé
barillet
baril
bardé
baromètre
baron
baronne
baroque
baroudeur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان