خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کفش ورزشی
[اسم]
les baskets
/baskɛt/
قابل شمارش
جمع مونث
1
کفش ورزشی
کتونی
مترادف و متضاد
chaussure
1.Il portait toujours des baskets blanches sales, sans marque.
1. او همیشه کتونی های سفید کثیفی، بدون مارک، می پوشید.
2.J'ai une paire de tes baskets.
2. من یک جفت از کتونی های تو دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
basket
basilique
basilic
baser
baseball
basketteur
basque
basse
basse-cour
bassement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان