خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمپ کردن
[فعل]
bivouaquer
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
کمپ کردن
اردو زدن
تصاویر
کلمات نزدیک
bivalve
bitumineux
bitumer
bisulfite
bistro
bizut
blackbouler
blackboulé
blanchissage
blaser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان