خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صدای خفه و آهسته
[اسم]
le bruit sourd
/bʀɥi suʀ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: bruits sourds]
1
صدای خفه و آهسته
1.Dans la rue, il y a eu un bruit sourd.
1. در خیابان صدایی خفه و آهسته وجود داشت.
2.Le livre est tombé au sol en faisant un bruit sourd.
2. کتاب با ایجاد صدایی خفه و آهسته به زمین افتاد.
تصاویر
کلمات نزدیک
bruit de fond
bruit
bruissement
bruiner
brugnon
bruitage
bruiteur
brume
brumeux
brun
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان