خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چاشت
[اسم]
le brunch
/bʀœnʃ/
قابل شمارش
مذکر
1
چاشت
صبحانه دوم
1.Nous avons pris un brunch en famille dimanche dernier.
1. ما یکشنبهی گذشته یک چاشت در (میان) خانواده خوردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
brun
brumeux
brume
bruiteur
bruitage
brunir
bruno
brushing
brusque
brusquement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان