خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (عمل) برنزه کردن (فلزات)
[اسم]
brunissage
قابل شمارش
مذکر
1
(عمل) برنزه کردن (فلزات)
تصاویر
کلمات نزدیک
brunette
bruiter
bruine
broussailleux
brouillé
brunâtre
brusquerie
brutalisé
brème
brûlage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان