خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بخار (روی شیشه و غیره)
[اسم]
la buée
/bɥe/
قابل شمارش
مونث
1
بخار (روی شیشه و غیره)
1.Des vitres couvertes de buée.
1. شیشههای پوشیده از بخار.
2.Sur le miroir de la salle de bain couvert de buée, Solenn dessinait un soleil.
2. روی آینه حمام، پوشیده از بخار، "سولن" یک خورشید میکشید.
تصاویر
کلمات نزدیک
buveur
buvette
buvard
buvable
buté
byte
bâbord
bâche
bâcher
bâcler
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان