خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بورت (شیمی)
[اسم]
burette
قابل شمارش
مونث
1
بورت (شیمی)
تصاویر
کلمات نزدیک
bureaucratiquement
bulbeux
buissonneux
building
bugle
buriner
burnous
butane
butoir
butor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان