خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گوهگذاری
2 . (عمل) گیر انداختن
[اسم]
calage
قابل شمارش
مذکر
1
گوهگذاری
(عمل) گوه گذاشتن
2
(عمل) گیر انداختن
تصاویر
کلمات نزدیک
cajolé
cajolerie
caisson
caillé
cailloux
calamine
calamiteux
calanque
calcification
calcine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان