1 . دستبرد زدن
[فعل]

cambrioler

/kɑ̃bʀijɔle/
فعل گذرا
[گذشته کامل: cambriolé] [حالت وصفی: cambriolant] [فعل کمکی: avoir ]

1 دستبرد زدن

  • 1.C'est comme cambrioler une banque.
    1. این مانند دستبرد زدن به بانک است.
  • 2.Cette maison a été cambriolée trois fois déjà.
    2. به این خانه قبلا 3 مرتبه دستبرد زده شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان