1 . تسلیم شدن
[فعل]

capituler

/kapityle/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: capitulé] [حالت وصفی: capitulant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تسلیم شدن پیمان تسلیم را امضا کردن

  • 1.Dion, penses-tu que je devrais capituler ?
    1. "دیون"، تو فکر می‌کنی که من باید تسلیم شوم؟
  • 2.L'ennemi capitule devant notre armée.
    2. دشمن در برابر ارتش ما تسلیم می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان