خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پارچ
[اسم]
la carafe
/kaʀaf/
قابل شمارش
مونث
1
پارچ
تنگ (ظرف)
1.Il boit directement à la carafe.
1. او به طور مستقیم از تنگ [پارچ] می نوشد.
2.Remplis une carafe d'eau glacée, amène un petit verre.
2. یک پارچ را پر از آب خنک کن، یک لیوان کوچک بیاور.
تصاویر
کلمات نزدیک
caractéristique
caractériser
caractériel
caractère gras
caractère en or
carambolage
caramboler
caramel
carapace
carat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان