خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دفترچه
[اسم]
le carnet
/kaʀnɛ/
قابل شمارش
مذکر
1
دفترچه
دفتر
1.J'ai trouvé votre numéro dans son carnet.
1. شماره شما را در دفترچهی او پیدا کردم.
2.J'écris toutes mes idées dans mon carnet.
2. تمام تفکراتم را در دفترم مینویسم.
تصاویر
کلمات نزدیک
carnaval
carnassier
carnaissier
carnage
carmin
carnet de chèque
carnivore
carole
carotide
carotte
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان