خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هویج
[اسم]
la carotte
/kaʀɔt/
قابل شمارش
مونث
[جمع: carottes]
1
هویج
1.Je ne veux plus éplucher des carottes.
1. دیگر نمیخواهم هویجها رو پوست بکنم.
2.Les Chinois n'aiment pas les carottes?
2. چینیها هویج دوست ندارند؟
تصاویر
کلمات نزدیک
carotide
carole
carnivore
carnet de chèque
carnet
carotte fourragère
caroube
carpe
carpette
carreau
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان