خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاشیکاری
[اسم]
le carrelage
/kaʀlaʒ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: carrelages]
1
کاشیکاری
آجرفرش
1.Le carrelage de la salle de bain est bleu.
1. کاشیکاری حمام آبی است.
2.On doit laver le carrelage du vestibule.
2. باید آجرفرش راه ورودی را بشوریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
carrefour
carreau
carpette
carpe
caroube
carreler
carrelet
carreleur
carriole
carrière
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان