خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شغل
2 . دوره
[اسم]
la carrière
/kaʀjɛʀ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: carrières]
1
شغل
حرفه، کار
1.C'est le début de ma carrière musicale.
1. این آغاز حرفه موسیقی من است.
2.Parlez de votre carrière, s'il vous plaît.
2. لطفا از شغلتان بگویید.
2
دوره
زندگی، دوران
carrière professionnelle
دوره حرفهای
Son père a commencé sa carrière professionnelle comme économiste au Conseil économique du Canada en 1972.
پدرش دوره حرفه ای خود را به عنوان اقتصاددان در "شورای اقتصادی کانادا" در سال 1972 شروع کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
carriole
carreleur
carrelet
carreler
carrelage
carroserie
carrossable
carrosse
carrosserie
carrossier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان