خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرکز شهر
[اسم]
le centre-ville
/sɑ̃tʀvil/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: centres-villes]
1
مرکز شهر
1.Le centre-ville d'Hambourg est accessible en moins de vingt minutes.
1. مرکز شهر "هامبورگ" در کمتر از ده دقیقه قابل دسترس است.
2.Nous habitons dans le centre-ville.
2. ما در مرکز شهر زندگی می کنیم.
en plein centre-ville
در وسط شهر
habiter le centre-ville
در مرکز شهر زندگی کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
centre d’intérêt
centre de santé
centre de loisirs
centre commercial
centre
centrer
centrifuge
centrifugeuse
centriste
centuple
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان