خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دست (از کاری یا چیزی) کشیدن
[فعل]
cesser
/sese/
فعل گذرا
[گذشته کامل: cessé]
[حالت وصفی: cessant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
دست (از کاری یا چیزی) کشیدن
خاتمه دادن (به کاری یا چیزی)
1.Cesse de fumer, c'est mauvais pour ta santé !
1. از سیگار کشیدن دست بکشید، این کار (سیگار کشیدن) برای سلامتیتان مضر است.
2.Mon voisin ne cesse de m'importuner, c'est insupportable !
2. همسایهام دست از آزار و اذیت من نمیکشد، این غیرقابل تحمل است!
تصاویر
کلمات نزدیک
cesse
cessation
ces
cervical
cervelle
cessez-le-feu
cession
cet
cette boisson est imbuvable !
cette boisson n'est pas fraîche.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان