خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شانس
[اسم]
la chance
/ʃɑ̃s/
قابل شمارش
مونث
1
شانس
بخت، اقبال، فرصت
1.Donne-moi une autre chance et épouse-moi demain.
1. یک فرصت دیگر به من بده و فردا با من ازدواج کن.
2.J'ai une bonne chance de gagner la compétition.
2. در بردن این رقابت شانس خوبی داشتم.
تصاویر
کلمات نزدیک
champêtre
champs-élysées
championnat
champion
champignon
chancelant
chanceler
chancelier
chancellerie
chanceux
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان