1 . گرم کردن
[فعل]

chauffer

/ʃofe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: chauffé] [حالت وصفی: chauffant] [فعل کمکی: avoir ]

1 گرم کردن حرارت دادن

  • 1.Elle chauffe l'eau pour faire son thé.
    1. او برای درست کردن چایش آب را گرم می‌کند.
  • 2.Je chauffe ma maison quand il fait froid.
    2. من خانه‌ام را گرم می‌کنم هنگامی که هوا سرد است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان