خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلبهی پوشالی
2 . کلبه
[اسم]
la chaumière
/ʃomjɛʀ/
قابل شمارش
مونث
1
کلبهی پوشالی
1.Les sept nains habitaient dans une chaumière.
1. هفت کوتوله در یک کلبهی پوشالی زندگی میکردند.
2
کلبه
خانه ییلاقی
1.Ce paysan habite une modeste chaumière.
1. این روستایی در یک کلبه ساده زندگی میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
chaume
chauffeuse
chauffeur
chaufferie
chauffer
chausse-pied
chausser
chaussette
chausseur
chausson
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان