خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (اهل) شیلی
2 . (مربوط به) شیلی
[اسم]
le Chilien
/ʃiljɛ̃/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Chiliens]
[مونث: Chilienne]
1
(اهل) شیلی
1.Les Chiliens habitent en Amérique du sud.
1. اهالی شیلی در آمریکای جنوبی زندگی میکنند.
[صفت]
chilien
/ʃiljɛ̃/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: chilienne]
[مذکر قبل از حرف صدادار: chilien]
[جمع مونث: chiliennes]
[جمع مذکر: chiliens]
2
(مربوط به) شیلی
شیلیایی
1.Nous naviguons le long de la côte chilienne.
1. ما در راستای کرانه شیلیایی میرانیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
chili
chiite
chiisme
chignon
chignole
chimie
chimiothérapie
chimique
chimiste
chimpanzé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان