خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شوکه کردن
[فعل]
choquer
/ʃɔke/
فعل گذرا
[گذشته کامل: choqué]
[حالت وصفی: choquant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
شوکه کردن
ضربه (روحی) وارد کردن
1.Ça ne me choque pas.
1. این (کار) مرا شوکه نمی کند.
2.Ses propos m'ont choqué.
2. حرفهایش مرا شوکه کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
choquant
chope
choléra
cholestérol
choix
choqué
chorale
choriste
chorus
chorégraphe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان