خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سیگار
[اسم]
la cigarette
/sigaʀɛt/
قابل شمارش
مونث
1
سیگار
1.Il se roule une cigarette.
1. او برای خودش یک سیگار میپیچد.
2.Il y a de moins en moins de cigarettes par paquet.
2. سیگار کمتر و کمتری در هر پاکت وجود دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
cigare
cigale
cieux
cierge
ciel
cigogne
cil
ciller
cime
ciment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان