خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلیک کردن
[فعل]
cliquer
/klike/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: cliqué]
[حالت وصفی: cliquant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
کلیک کردن
1.Clique ici et remplis le formulaire.
1. اینجا کلیک کن و فرم را پر کن.
cliquer deux fois
دو بار کلیک کردن
Vous pouvez cliquer deux fois pour zoomer l'image.
برای بزرگنمایی کردن تصویر، میتوانید دو بار کلیک کنید.
cliquer sur quelque chose
روی چیزی کلیک کردن
1. Cliquer sur une icône
1. روی آیکونی کلیک کردن
2. Pour lire les commentaires, il faut que vous devez d'abord cliquer sur l'article.
2. برای خواندن توضیحات [کامنتها]، ابتدا باید بر روی موضوع [سرواژه] کلیک کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
clique
clip
clinquant
clinique
clin
cliqueter
cliquetis
clitoris
clivage
clochard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان